«کولم توبین» نویسنده ایرلندی برنده جایزه «کاستا» و خالق رمان مشهور «‌بروکلین»‌ در رابطه با خانواده و علایق ادبی‌اش سخن می‌گوید.

 به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، «‌توبین» شاعر و نویسنده کتاب‌های داستانی و غیرداستانی اهل ایرلند است که جایزه‌های ادبی متعددی را در کارنامه خود به ثبت رسانده است. او همچنین استاد دانشگاه «کلمبیا» در رشته علوم انسانی است. مهم‌ترین رمان‌های این نویسنده عبارت‌اند از : «استاد»‌،‌ «نورا وبستر»،‌ «خانه اسامی»‌ و رمان «بروکلین»‌ که فیلم اقتباس‌شده از آن در سه شاخه نامزد دریافت جایزه اسکار سال ۲۰۱۵ شد.

در ادامه بخشی از گفت‌وگوی این نویسنده نامدار ایرلندی با نشریه گاردین را می‌خوانید:

چرا پدرها و مادرها اغلب نقش پررنگی در آثار شما دارند؟

من به خانواده و نقش آن علاقه‌ دارم‌، اما این به آن معنا نیست که مشخصا به دلیل این علاقه‌مندی تصمیم بگیرم کتابی درباره آن بنویسم. در مرکز داستان قرار گرفتن پدر مادرها اتفاقی است که ناخودآگاه به وقوع می‌پیوندد. این امر حتی در داستانی که مشغول نوشتن آن هستم نیز مشهود است.

آیا میان درگذشت پدرتان زمانی که شما ۱۳ سال داشتید و پررنگ بودن نقش پدر و مادرها درداستان‌های‌تان ارتباطی وجود دارد؟

فکر می‌کنم من همیشه در داستان‌هایم به دنبال چیزی هستم که آن را از دست داده‌ام.

شما این روزها بیشتر زمان خود را در ایالات متحده سپری می‌کنید. اگر می‌توانستید ‌دونالد ترامپ را ملزم به خواندن یک کتاب بکنید،‌ کدام کتاب را انتخاب می‌کردید؟

فکر می‌کنم کار ترامپ از این حرف‌ها گذشته است. می‌توان از فکر کردن برای انتخاب کتاب‌هایی برای «کلینتون»‌ یا «اوباما»‌ لذت برد،‌ اما این موضوع در رابطه با ترامپ فرق دارد. این امر  در رابطه با ترامپ متفاوت است، چراکه هیچ راهی برای بهبود او وجود ندارد. من به او پیشنهاد خواهم کرد که کتاب‌ها را به حال خودشان رها کند.

قهرمان داستانی شما کیست؟

«ایزابل آکچر» در رمان «‌پرتره بانو»‌ و «مادام بوواری» از محبوب‌ترین شخصیت‌های داستانی من هستند. همچنین به شخصیت «فانی پرایس» رمان «منسفیلد پارک» بسیار علاقه دارم.

در دوران کودکی چطور کتاب می‌خواندید؟

من تا سن نه‌سالگی کتاب ‌نمی‌خواندم، پس هیچ کتابی از «انید بلایتون» نداشتم. رمان «قطار ساعت ۴:۵۰ از پدینگتون» اولین رمانی بود که نظر من را جلب کرد. فکر می‌کردم این بهترین عنوانی است که به زبان انگلیسی می‌توان برای یک کتاب انتخاب کرد. دیگر نویسنده مورد علاقه من در سن یازده‌سالگی، «جین پلیدی» بود.

مردم از دیدن کتاب‌های «آگاتا کریستی» در کتابخانه شما غافلگیر خواهند شد. آیا کتاب دیگری در کتابخانه شما وجود دارد که مخاطبان‌تان را غافلگیر کند؟

نه، من به شدت قابل پیش‌بینی هستم‌. تنها چیزی که ممکن است عجیب به نظر برسد تعداد بیشتر مجموعه شعر نسبت به کتاب‌های منثور  کتابخانه من است.

آیا این حقیقت دارد که شما تلویزیون تماشا نمی‌کنید؟

بله،‌ من تلویزیون ندارم. تنها زمانی که از نداشتن تلویزیون تاسف می‌خورم زمان پخش مسابقات «ویمبلدون»‌ است.

اگر می‌توانستید انتخاب کنید چه کسی زندگی شما را بنویسد، آن نویسنده چه کسی بود؟

«لیندال گوردون» کتاب‌های بی‌نظیری از زندگی «‌هنری جیمز»‌ و «امیلی دیکنسون» نوشته است. ترجیح می‌دادم او کتاب زندگی من را بنویسد. او در کشف وقایع پنهان‌شده افراد بسیار ماهر است.