محمود معتقدی با انتقاد از نبود بیطرفی در اطلاعرسانی فرهنگی، از «مافیای فرهنگی» در رسانهها سخن میگوید.
این شاعر و منتقد ادبی در گفتوگو با ایسنا، درباره نقش و تاثیر رسانهها در کار شاعران اظهار کرد: رسانهها منظر یا تریبونی هستند تا معمولا شاعر بتواند با مخاطب خود برخورد کند و پیام خود را برساند و جدیترین تریبون برای شاعران همین مطبوعات و رسانهها هستند، که از این طریق، منظر شناخت را فراهم میکنند و فرصتی هستند تا شاعر یا نویسنده از این راه پیام فرهنگی خود را به مردم برساند و مردم هم انتخاب کنند که کارهایش را بخوانند یا نه، یا اینکه بیاموزند و از گفتههایش نتیجههای هنری بگیرند.
او درباره نحوه ارتباط خود با رسانهها و مطبوعات نیز گفت: من سابقه روزنامهنگاری ندارم و ارتباطم کموبیش از طریق شعر، نقد و گفتوگوها بوده است. الان هم گاهی نقد و شعر مینویسم، اما در کل مطبوعات و نشریات به سختی کارها را برای چاپ میپذیرند.
معتقدی در ادامه بیان کرد: این دقیقا یک آفت فرهنگی است که متاسفانه در صدا و سیما و رسانههای فرهنگی و هنری ما اغلب با یک باند مافیایی در ارتباط هستند و سعی میکنند آدمهایی را که خیلی در حوزه کاریشان شاخص هستند مطرح کنند و عکسشان را بگذارند. متاسفانه رسالت رسانهای ما در عرصههای اطلاعرسانی و فرهنگی آنچنان که باید بیطرفانه باشد، نیست. من با همه گرفتاری و دانش اندکی که دارم سعی میکنم بیشتر جوانان را مطرح و کارهای آنها را بررسی کنم.
این شاعر و منتقد ادبی با بیان اینکه رفتار برخی رسانهها و نشریات موجب سرافکندگی همه است گفت: متاسفانه پیش آمده که من مطلبی را آماده کرده و دادهام به نشریهای یا حتی شاعر یا نویسندگان دیگر، اما نشریهها برای چاپ مطلب پول خواستهاند و تا این حد بیاخلاقی هیچ معنی ندارد. من تصمیم گرفتهام از این به بعد دیگر اصلا مطلبی برای مطبوعات و نشریهها ننویسم، چون مایه سرافکندگی همه ماست. نشریه یا رسانهای که رسالت فرهنگی دارد سعی میکند با افراد خاص یا باند خاصی صحبت کند و مافیای فرهنگی ایجاد کند و به کسانی که سخت میکوشند تا جوانان را مطرح کنند جواب نمیدهد. این آفت بزرگی است که هم در صدا و سیما و هم در مطبوعات دیده میشود.
شاعر مجموعه «پارههای ممنوع» با اشاره به اینکه روزنامهنگاری یک فضای باز دارد، اظهار کرد: روزنامهنگاری نیازمند دانش و فرهنگ خاص خودش است و کسانی که روزنامهنگار هستند اغلب دستی در شعر یا ادبیات داستانی هم دارند. بهطور کلی روزنامهنگاری و ادبیات مکمل هم هستند، ولی کسانی هم هستند که روزنامهنگار نیستند اما تنها در فضای فرهنگ، ادبیات و هنر گام برمیدارند، به گمان من آنها هم میتوانند پیامرسان آثار خودشان باشند. روزنامهنگاران فرهنگی هم میتوانند کمک کنند و با شناختنامهها و گفتوگوهایی که آماده میکنند جامعه را به یک نشاط فرهنگی برسانند. امر خبرنگاری هم بسیار امر درخشان و از نظر اطلاعرسانی بسیار کار مهمی است.