تصویر آن قدر در کوچه پس کوچه‌های تهران تکراری شده که اگر فقط محلِ گذرِ یک باره کسی فلسطین جنوبی نبش خواجه نصیر باشد، نه صدای پتک توجه‌اش را جلب می‌کند و نه اهمیتی برایش دارد، مگراین‌که هر روز و سال‌ها چشمش به خانه افتاده باشد که بگوید حیف، این را هم خراب کردند!
به گزارش ایسنا، از سال‌ها قبل خانه به همین شکل بود، جداره‌ای آجری که حتی نحوه‌ی چیدنش هم تحسین هر بیننده‌ای را برمی‌انگیخت، حتی اگر سرت را بالا می‌گرفتی از بین شیشه‌های شکسته‌ی پنجره‌های چوبی خانه، آسمان به راحتی دیده می‌شد، از بس هیچ چیز دیگر سرجایش نبود، تا همین یکی دو هفته قبل هم وضعیت به همین منوال بود.
حالا اما دیواری متحرک و فلزی دور تا دورِ جداره‌ی بنا کشیده‌اند و هر روز صبح صدای پتک به آسمان بلند است، ولی این‌بار همیشه صداها همه‌چیز را نمی‌گویند.
از همان روزهای نخست کارگران ساختمانی می‌گفتند به ما گفته‌اند چیزی قرار نیست خراب شود، می‌خواهیم بازسازی کنیم، تا امروز که عمل‌شان مانند حرف‌شان بوده، همه چیز سرجایش است، دیوارها، پنجره‌ها و حتی همان شیشه‌هاش شکسته‌ی پنجره‌ها.
آن‌طور که می‌گویند احتمالا خانه متعلق به «هدایت‌الله متین دفتری» بوده، پسر احمد متین دفتری - پسر میرزا محمودخان اعتضاد لشکر (عین‌الممالک) - و نوه محمد مصدق.
هر چند خانه‌ی پدری او یعنی احمد متین‌دفتری پایین‌تر از خیابان جمهوری در فلسطین جنوبی و در نبش خیابان فلاح‌زادگان، نیز تقریبا به همین سرنوشت دچار است، یعنی مجوز تبدیلش به مجتمعِ تجاری‌صادر شده، هرچند خوشبختانه متوقف مانده است.
حالا درباره ساختمان بالاتر، یکی از افرادی که از کارگاه بیرون می‌آید، می‌گوید مالکانش می‌خواهند خانه را به هتل تبدیل کنند و قرار است هر چه را که باقی‌مانده را حفظ کنند، هنوز ستون‌ها پابرجایند و پتک کارگران احتمالا زایده‌ها را حذف می‌کند.
اما همچنان بیم آن وجود دارد که این خانه نیز مانند دیگر خانه‌هایی که همیشه دورشان حصار پیچیده می‌شود و در نهایت حصار با رونمایی از نمایی جدید، بدون هیچ نشانی از گذشته‌اش برچیده می‌شود، به آن سرنوشت دچار شود!
ایسنا پیگیر پاسخ‌های احتمالی افراد مرتبط با موضوع یا مسؤول مرتبط است.
خیلی وبلاگ قشنگی داری امیدوارم که قشنگ تر هم بشه!
راستی من تو وبلاگم آموزش برنامه نویسی وبسایت و ... میدم اگه علاقه مند بودی حتما سر بزن